از شهر رسیدهست خبرهای پریشان
از حادثه، از فاجعه، از تلخی و عصیان
از خون مقدس وسط کوی و خیابان
از همت مردانه و ایثار شهیدان
تن را به تن خاک سپردند شبانه
دل را به دِلی پاک سپردند شبانه
ایران عزیز آینهی خون و شهادت
با پرچم دلدادگی و مُهر رشادت
سرباز غیور آمده با شور و شهامت
امروز رسیده ست به قاموس سعادت
آتش زده بر خرمن خشخاشپرستان
سرباز وطن روشنیِ دیدهی ایران
آن شبشکنان با سخن یار رسیدند
هر چند پریشان و گرفتار رسیدند
امروز به آرامش بسیار رسیدند
یکبار رسیدند و دگربار رسیدند
تا جام بلا پر شد از افیون خیانت
تاریخ رقم خورد به ایمان و شهادت
ای پاک ترین آیهی مردانگی، ای یار
ای کوه سترگ، آینهی غیرت و ایثار
ای آنکه خدایش شده همراه و نگهدار
تفسیر حماسی شدهای با دل بیدار
سردوشی تو پرچم با عزت عشقست
سر دادی و سرداریات از دولت عشقست